🔴کجاها نباید خندید!!!
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تومی گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به معلمی که دست و عینکش گچی ست و ازگوشه ی لباسش به عنوان تخته پاکن استفاده میکند ، نخند !
به دستان زبر وزمخت پدرت…
به جارو کردن مادرت…
به راننده ی چاق وسایل حمل ونقل …
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد…
به راننده ی آژانسی که چرت می زند
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی…
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درمعابر عمومی…
نخند …
نخند که دنیا ارزشش را ندارد …
و هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند…
بار می برند…
بی خوابی می کشند…
کهنه می پوشند…
جار می زنند…
سرما و گرما را تحمل می کنند…
و گاهی خجالت هم می کشند
خیلی ساده
هرگز به آدم هایی که بجزخدا پشتیبانی ندارند، نخند!